سلام خسته نباشید
اقای دکتر هر دفعه سوالی پیش اومده برام نفر اول اومدم سراغ شما واقعا ممنونم ازتون
من با یه دختری مدتیه اشنام بهم کفته جدیدا که احتمالا قسمت مقعد منگوله داره
که خب حالا معلوم نیس زگیل یا منگوله
نه من نه خودش تا به حال مقاربت نداشتیم
فقط بوسه های عمیق فرانسوی ایجاد کردیم
من ته زبانم برجستگی هایی دارم کنار زبونم قسمت انتهایی دو تا کنار هم اندازه هاشون هم به نظر یکسان نیستن قبلا ازتون پرسیدم شما گفتید پرز چشاییه ولی میترسم
شدیدا خود بیمار انگارم
اقای دکتر اینا جدی هستند؟یا جای این فکرا برم پیش روانپزشک؟ همیشه و هر روز در هر قسمت از روز از یه بیماری در حال ترسیدنم انگار
حالا با این تفاسیر دهانم زگیل وجود داره؟
دوستم مبتلا به زگیله؟
بوسه فرانسوی خطرناکه ؟

خیلی ممنون اقای دکتر واقعا میترسم

خسته نباشید اقای دکتر مدتی پیش چند تا دونه ریز روی الت تناسلی من ایجاد شد با ناخن از بین بردمش العان دونه ها زیاد تر شدن و گاهی همراه با خارش هست ممنون میشم راهنماییم کنید اصفهان هستم وگرنه مزاحمتون میشدم حضوری .

پسری ۳۶ ساله هستم تا به یاد دارم دو تا خال گوشتی کوچک در روی ابتدای نوار ختنه گاه داشتم نزدیک به ۱۵ سال پیش یکیشو جدا کردم و حدود ۹ ماه پیش در کنار همون خالی که کنده بودم در سالهای قبل یک برامدگی دیدم که سفید شیری بود و سفت.که به خیال اینکه جوش هست فشار دادم و ماده پنیری از اون خارج شد وبعداز فشاری که دادم یه جورایی بزرگتر شد و تغیر شکل داد و خیلی به زگیل شبیه شد..بعضی وقتا میخوابه و بعضی وقتا برجسته تر میشه ..ضمنا به تعداد کمی در حد دو تا سه تا خال گوشتی که باریکن و سر گرد دارن زیر بغل دارم که بعضی هاش به راحتی کنده میشن …بعد از اینکه مطالب رو خوندم خیلی ترسیدم و اصلا روحیه ندارم .اگه زگیل باشه چه راهی رو پیشنهاد میدین ..ممنون از شما

با سلام و احترام
آقای دکترچند روز هست که جوش های نسبتا بزرگی در زیر ناحیه شکمی بنده ایجاد شده است و با خواندن مطالبی راجع به زیگیل تناسلی به شدت نگران و پر استرس شده ام. به دلیل اینکه محل سکونت بنده به شهر تهران دور می باشد، می خواستم بزرگواری کنید و در مورد عکس ارسالی بفرمایید که این جوش ها زیگیل تناسلی هستند یا خیر. در صورت امکان دارویی را برای بنده پیشنهاد کنید.
با سپاس فراوان

زگیل تناسلی اونم رو زبان و تو دهان گرفتم نمی دونم چه خاکی تو سرم بریزم از طرفی هم مجردم و در شرف ازدواج ..از طرفی عذاب وجدان بابت اینکه اونو مریض نکنم و از طرفی درد اینکه ابروم نره…و ترس از بیماری ک زیاد بشه و ابرومو ببره